تحقیق و نگارش : سعید رونقیان تبریزی – برگرفته از سایت انجمن علمی فرش ایران
آنانیکه با فرش ایران آشنایند و مختصر دقت و تأمّلی در احوال آن دارند یقیناً تاکنون به نکات مبهم فراوانی در رابطه با زوایای گوناگون تاریخی، فرهنگی، فنّی و اقتصادی آن برخورد نموده اند که شاید هرگز برای بسیاری از آنها پاسخی قانع کننده نیافته و در این تنگی قافیه هر کس به فراخور حال خویش آنها را به رأی خود تعبیر، تفسیر و توجیه نموده و گاه برخی پا از این فراتر نهاده و نظر خویش را بعنوان واقعیتی بلاشک و شبهه در مجامع، محافل و مکتوبات مربوطه عنوان و به فرش ایران تحمیل نموده اند که مع الأسف بسیاری نظریات خلاف واقع و یا سخیف و غیرمعقول بدین نحو به دامان فرش ایران چسبیده که مسلماً زدودن آنها بدین راحتی مقدور و میسر نیست.
البته تاریخ نوشته و نانوشته و کم و بیش مبهم تکامل فرش ایران و وسعت و گستردگی جغرافیائی و تنوع آن در زمینه های گوناگون و همچنین عدم دسترسی به نمونه های مستند در این زمینه بدلیل عدم مقاومت لازم فرش در مقابل عوامل زمانی، مزید بر علّت گشته و بسیاری از نکات مبهم را بوجود آورده و گاه برخی از آنها را برای همیشه لاینحل نمودهاند، امّا آنچه مسلم است اینکه این مطلب قاعده کلی و گریزناپذیر نبوده و چنانچه سنت حسنه تبادل و تضارب آراء و افکار در رابطه با مجموعه مسائل فرش ایران به جای بعضی مسائل حاشیه ای و غیر ضروری به سمینارها، کنفرانس ها و نشریات کشیده شده و به آن ارزش و اعتبار داده شود، آنگاه بجرأت می توان ادعا و اثبات نمود که بسیاری از نکات مبهم موجود در رابطه با فرش ایران را می توان با تحقیق و بررسی، و تأمل و دقت، و صبر و حوصله یا بطورکلی روشن و حل نمود و یا حداقل به واقعیات نزدیکتر کرد، انشاء ا… که چنین باد.
البته ناگفته پیداست که تحقق این امر در توان یکی دو نفر نبوده و کار یکی دو روزه نیست، بلکه ایجاد و تداوم حرکتی فرهنگی در این زمینه تنها راه چاره بنظر میرسد وهمانگونه که بارها بمناسبت های مختلف ابراز شده هیچ کس به تنهائی توان شناخت و شناساندن تمام جوانب فرش ایران را نداشته و ندارد ، هر چند که بسیاری این ادعا را داشته و دارند، بر این باوریم که : در زمینه فرش ایران هر یک از اهل قلم و تحقیق باید با پرهیز از کلی گوئی به نسبت اطلاعات و امکانات خود مطالب مستند و مفیدی مبتنی بر واقعیات علمی و عملی و منطبق با معیارهای کارشناسی ارائه دهند، چرا که رعایت این مشخصه ها در مطالب ارائه شده در زمینه فرش ایران بی تردید به غنای علمی و باروری باورهای معقول و منطقی منجر گشته و ثمره آن که همانا در قالب تاریخی روشن و شفاف تجلّی خواهد نمود، نصیب فرش ایران خواهد گشت.
از اینروی همواره سعی در رعایت این شیوه داشته و تا بدانجا که مقدور و میسر بوده همّت خویش مصروف شناخت و شناساندن شاخه ای از شجره طیبه فرش ایران یعنی فرش پر آوازه آذربایجان نموده ایم، البتّه این سخن نیز بجهت گستردگی و تنوع فرش آذربایجان ادعائی بزرگ و خارج از توان یک فرد است، لکن شاید قید کلمات «مقدور و میسر» بتوانند توجیه این ادعا نمایند و ناگفته پیداست که در راستای اثبات این ادعا، اولین گام تحقیق و تفحص دقیق و کارشناسانه در زمینه های گوناگون است که مسلماً در موارد بسیاری با تکروی، انجام این مهم ممکن و ثمربخش نبوده و برای حصول نتیجه ای مثبت هم اندیشی و تبادل آراء و افکار اجتناب ناپذیر می نماید.
از جمله القاب و کلمات نامربوط و بیگانه که سلسه وار موجب ابهامات و جعل معانی و مصادیق غلط در فرهنگ فرش ایران در عرصه داخلی و خارجی گردیده، می توان به واژه " سراپی " اشاره نمود.
البتّه بر ارباب بصیرت واضح است که فرش ایران بعنوان پدیده ای در جرگه پدیدههای اجتماعی بناچار در مواجهه با سلایق مختلف و تعمیم و تفهیم آنها خواسته و ناخواسته بعضی القاب و عبارات را پذیرا شده است امّا آنچه در این میان قابل توجّه و تأمل می باشد وجه تسمیه این القاب و عبارات است که در برخی موارد معلوم و حتی لازم وموجّهمی باشند ، اما در برخی دیگر نامعلوم و بعضاً توجیه ناپذیرو یا حتی غلطی فاحش اند که کلمه " سراپی " از دسته دوم بوده و هیچ توجیه منطقی برای این واژه جعلی وجود ندارد.
شرح و بسط بحث در این مقوله از زوایای گوناگون از حوصله این نوشتار مجمل خارج و ادای حق مطلب ناممکن است امّا به استناد بیت معروف:
«آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی باید چشید»
به اجمال واختصاربه واژه "سراپی" می پردازیم تا فتح بابی باشد برای پالایش فرهنگ فرش ایران از اینگونه القاب و واژه های نامربوط .
واژه «سراپی» که چندیست در عرصه فرش آذربایجان و خصوصا در مورد فرش های سده های اخیر هریس استعمال می شود، ابتدا به ساکن بیهیچ ریشه و سابقه ای در عرصه فرهنگ فرش ایران ظهور یافته و بر سر زبانها افتاده است.
شاید حدوداً سه دهه پیش بود که برای اولین بار کلمه «سراپی» را شنیدم که منظور گوینده یک نوع از بافته های نسل اوّل هریس بود که نقوش آرام و هندسی، رنگهای طبیعی و گیاهی، بافت درشت و نامنظم از مشخصه های بارز آن بشمار می رفت، امّا از آنروز تاکنون با تمام تحقیق و تفحصی که از منابع مختلف قابل دسترس اعم از کتب و مقالات و اهل خبره و حتّی خبرگان و بافندگان محلی و بعضی مطلعین و دست اندرکاران خارجی بعمل آمد ، جوابی قانع کننده و توضیحی قابل استناد و ارائه بدست نیامد ، ولی آنچه مسلم گشت اینکه : اصطلاح «سراپی» از آنسوی مرز های جغرافیائی فرش ایران وارد فرهنگ فرش ایران گردیده است.
لکن اینکه از سوی چه منبع و یا شخصی و با چه انگیزه و استدلالی این اصطلاح ابداع، کشف و یا منطبق شده است، از نکات مبهم و نامعلومی است که تا به امروز در میان مطالب تحقیقی فرش ایران، ایضاحی بر آن دیده نمی شود و احیانا اگر مطلبی هست همه در حد تصورات و احتمالات غیرمستند و غیرکارشناسانه می باشد که برای اهل تحقیق و نظر غیرقابل قبول است و ای بسا که همین واژه جعلی مبهم به عمد یا از سر غفلت موجب اشتباهات فاحشی در زمینه شناخت انواع فرشهای روستایی آذربایجان از همدیگر شده و یا حتی دستاویزی برای بعضی سود جویان گردیده است.
لذا هنوز سئوالات مطروحه در زمینه واژه «سراپی» بی پاسخ و از نکات مبهم عرصه فرش ایران است، سئوالاتی همانند :
- آیا اصطلاح «سراپی» لغتی فارسی و یا حداقل اینکه منشائی ایرانی دارد؟
- آیا «سراپی» نوعی بافت، محل بافت، زمان بافت، نوعی اندازه، نام طرح و امثالهم است؟
- آیا «سراپی» لغتی ابتکاری و یا قراردادی است یا آنکه با واسطه و یا بی واسطه ریشه در فرهنگ ایران دارد؟
- آیا مبدأ، منشاء، انگیزه و استدلال معین و مشخصی برای لغت «سراپی» وجود دارد؟
در نتیجه : به حکم عقل و منطق تا آنگاه که پاسخی مستند به این سئوالات داده نشده و تا آنگاه که برای واژه " سراپی " توضیح و توجیهی منطقی و مستند ارائه نشود، باید این واژه را عبارتی مجعول در فرهنگ فرش ایران دانسته و از بکار بردن آن اجتناب نمود.
در این قسمت از مقاله خصوصیات و ویژگیهایی که یک «فرش» دستباف خوب دارا است برای شما گردآوری شده است:
1- «فرش» دستباف چه از نزدیک و چه از دور درخشندگی و جلوه خاصی دارد. «فرش» هایی که به صورت دستباف هستند در مقایسه با «فرش» هایی که به صورت ماشینی بافته میشوند دارای ارزش هنری بالاتری هستند.
2- درخشان بودن و انعطافپذیر بودن پرزهای «فرش» های دستباف از دیگر ویژگیهای «فرش» دستباف خوب به شمار میرود. اگر پرزهای «فرش» دستباف خشن باشد تمیز کردن آن مشکل خواهد بود. اگر انتهای پرزهای «فرش» دستباف دارای رنگی متفاوت با سطح رویی «فرش» دستباف باشد نشان از آن دارد که سطح روی «فرش» رنگ شده است و احتمال پس دادن رنگ وجود دارد.
3- یک «فرش» دستباف ایرانی در سه قالب اصلی ترنج، خشتی و افشان بافته میشود که لچک ترنج(مثل فرش های هریس) بیش از همه طرفدار دارد و اکثر «فرش»هایی که در خانههای ایرانیان میبینید طرح ترنج است که حاشیههایی پهن در اطراف و طرحهای بیضی و دایرهای در میانه دارد و این طرح در «فرش» های دستباف، از معماری دوره اشکانیان الهامگیری شده است.
4- از ویژگی های یک فرش دستباف این است که در فرش دستباف، چند سانتی متر اختلاف در ابعاد فرش در قسمت های بالا و پایین وجود دارد که در واقع این یکی از مشخصات فرش دستباف است و عیب به شمار نمی رود. با تا کردن فرش دستباف از قسمت میانی می توانید از تقارن نسبی آن اطمینان پیدا کنید.
5- تقارن رنگ از دیگر ویژگیهای یک فرش دستباف است که باید به آن توجه کرد. هنگام خرید فرش دستباف به تقارن رنگ در قسمت های متقارن توجه کنید و حتما در نور طبیعی آن را بررسی کنید، این نکته را در نظر بگیرید که رنگ فرش دستباف در جهت خواب آن تیرهتر به نظر میرسد. حواستان باشد که اشکال و هندسه طرح جایی ناتمام نمانده باشد.
6- فرش دستباف تنها کف پوشی است که بر اثر پا خوردن، نور و شست و شو زیبایی های آن مضاعف گردیده و هیچ گاه چشمنوازی خود را از دست نمیدهد که این یکی از ویژگی های فرش دستباف است. بالاخص اگر که فرش دستباف با استفاده از مواد رنگزای طبیعی رنگ شده باشد. فرش دستباف هرچه بیشتر پا بخورد و هرچه بیشتر بماند ارزش مالی و هنریاش بیشتر میشود.
7- یکی از ویژگیهای یک فرش دستباف این است که در تابستان سرد است و در زمستان گرم، اما فرش ماشینی به خاطر مواد پلاستیکیاش این ویژگی را ندارد.
8- از ویژگی های یک فرش دستباف این است که در بافت آن از الیاف طبیعی استفاده شده است. یقین داشته باشید که چون مواد تشکیل دهنده فرش دستباف از طبیعت گرفته شده و به هیچ وجه از الیاف مصنوعی استفاده نمی شود به تامین سلامت جسمانی شما کمک خواهد کرد. باید گفت برخی الیاف مصنوعی برای بیماریهایی مانند آسم خطرناک اند، حساسیت برانگیز بوده و برای کودکان نیز زیان آورند. اما الیاف طبیعی در فرش دستباف هیچگونه حساسیتی بوجود نمیآورند.
9- طرحها و رنگهای متنوع فرش دستباف آرامش روحی و روانی شما را تامین و موجبات لذت بردن در زندگی را برای شما فراهم می نماید که این خود از ویژگی های یک فرش دستباف است. شما میتوانید از میان هزاران طرح و نقشه رایج در فرش دستباف ایرانی و با رنگبندیهای بسیار متنوع آنچه را که باب طبع شماست و از دیدن آن لذت میبرید انتخاب نمایید.
10- با توجه به استفاده از پشم و ابریشم و پنبه به عنوان مواد اولیه در قالی دستباف هیچگاه شاهد تولید الکتریسیتهی ساکن از فرش دستباف نخواهید بود، که این از ویژگی های یک فرش دستباف است و مزیتی است که نسبت به بسیاری از کف پوشهای دیگر ملموس و قابل توجه است.
11- از دیگر ویژگی های یک فرش دستباف عمر و ماندگاری آن است. فرش دستباف نسبت به همه ی کف پوشهای دیگر از عمر چند برابری برخوردار بوده و قابلیت بسیار بالایی برای پاکیزگی و تنظیف دارد. فرش دستباف هزینه نیست بلکه سرمایه است.
با خرید فرشهای دستباف نفیس کمک قابل توجهی به حفظ میراث فرهنگی کشورمان نموده و باعث ترویج فرهنگ خود، آرزوها، آرمانها و علایق بافندگان و طراحان فرش خواهید گردید. همواره به یاد داشته باشید که بافندگان بسیاری از این راه امرار معاش میکنند.
هریس شهری است در نزدیکی تبریز، ناشناخته در ایران!!!! ، آشنا در میان کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، فرانسه و ایتالیا و ... . شهری که قالیهای آن در جهان، طرفداران زیادی را به خود جذب کرده است و این شهر نام آوازه خود را از نقش و نگارها و دوام قالیهای گران قیمت خود در جهان کسب کرده است.
نام واقعی این شهر به مرور زمان تغییر یافته است. در ایران هریس و در خودش و جهان «هریز» گفته میشود. مردم این شهر و تاجرهای فرش، آن را از قدیم هریز گفتهاند ولی در زبان فارسی هریس نوشته شده است و بخاطر دو اسمی شدن اعتبار جهانی خود را به تدریج از دست میدهد و کشورهای چین، هند، پاکستان و کشورهای دیگر جای قالی آن را در بازارهای جهانی به خود اختصاص میدهند و شاید روزی با ثبت طرح قالیها و ساخت شهری به نام هریز ادعای خود را به اثبات برسانند!! . حتی برای جست و جو در اینترنت درباره فرش هریس، باید عبارت Heriz rug (فرش هریز) را وارد کنید تا به نتیجهای برسید!!!!.
پوشش گیاهی هر منطقه تعیین کننده نوع رنگینههای قالیهای آن منطقه است. در قالیهای هریس رنگهای تیره و تلخ با هارمونی خاصی به کار میروند از قبیل: سرمهای تیره، قهوهای سیر، قرمز روناسی، مسی، سبز تیره و .... که همانطور که گفته شد از رنگینههای گیاهی اطراف بدست میآیند که عبارتند از: روناس، ذلیر، تولوخ کولی، پوست پیاز، قره چوپ (چوب سیاه)، نیل کلکته، دوه قولاغی(گوش شتر) و ریشه اشگون که در رنگرزی سنتی رایج است. همچنین برای دندانه دادن از سنگ قیناخ، زاج سفید، اکسید آهن و دوغ استفاده میکنند. لازم به ذکر است که دوغ فقط با روناس به کار میرود.
ذلیر: سُدّی بیان(Suddy Bayan) یا ساری چیچک اسمهای محلی گیاهی است که به اندازه تقریباً نیم متر رشد میکند. دارای برگهای ریز و گلهای ریز زرد رنگ میباشد. اگر قطع شود از محل قطع شده مایع سفید رنگی مانند شیر بیرون میآید که مزه تلخی دارد. از ساقه و برگ و گل این گیاه برای رنگرزی استفاده میشود و از آن زرد خوش رنگی بدست میآید که در برابر نور و شست و شو و سایش دارای ثبات است.
تولوخ کولی: یک نوع گیاه رنگزا با گلهای آبی رنگ که از ریشه آن برای رنگرزی استفاده میشود. بعد از ساییدن یا آسیاب کردن، همواره با نخها در آب میجوشانند که رنگ قهوهایی زیبایی به دست میدهد.
پوست پیاز: در اطراف هریس با روشهای خاصی از آن رنگ مشکی تهیه میکنند.
قره چوپ (چوب سیاه): گیاهی شبیه روناس ولی کوچکتر از آن است. ریشه آن قرمز مایل به مشکی است و برای گرفتن رنگ مشکی استفاده میشود.
نیل کلکته: این رنگ از هندوستان وارد میشود و برای بدست آوردن بهترین و با ثبات ترین رنگ آبی بکار میرود. لازم به توضیح است که رنگ رزی با نیل کلکته با کشمش صورت میگیرد.
دوه قولاغی (گوش شتر): اسم محلی گیاهی است و رنگ شتری روشن از آن استخراج میشود.
قالی هر منطقه با توجه به شرایط جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی ویژه محل بافته میشود. هم چنان که قرارگرفتن انسان در برابر عوامل زیستی خاصی مانند آب و هوا، فرهنگ و . . . روحیه او را میسازد، بر دستاوردهای انسانی هم موثر است.
با توجه به این موضوع، شناخت محیط زیست و فرهنگ مردمان هر منطقه راه گشای مهمی است بر شناخت دستاوردهای صنعتی سنتی هم چون قالی و سایر تولیدات آن منطقه است. با اندکی تامل می توان دریافت که طولانی بودن سرما در هریس از دلایل مهم گرایش اهالی منطقه به قالی بافیست و همچنین درشت بافت بودن و یا پرگوشت چیدن قالی نیز به خاطر استفاده از یک زیرانداز گرم کننده است. کاربرد خطوط هندسی و شکسته در طرحها نیز ناشی از باورها و محیط کوهستانی زندگی در این مناطق است. اساطیر و پوشش گیاهی خاص منطقه که سازگاری با سرمای هریس نیز دارد، الهام بخش اصلی طراحان و بافندگان میباشد.
طراح یا بافنده قالی هریس با ترسیم و بافت شکل گیاهان منطقه به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه این نقوش گیاهی را استریلیزه کرده و با مکنونات قلبی و اساطیر و باورهای خود آمیخته و بر تار و پود قالی آورده که از این طریق همت ، هوشیاری و آراستگی ظاهر و باطن خود را به بیننده این قالی نشان دهد.
برخلاف نظر سیسیل ادواردز که نوشتهاند یکی از تجار مشهور تبریزی یک طرح معمولی گردان لچک ترنجی را به هریس برده و بافندگان آن را تبدیل به خطوط شکسته کردهاند. ولی من چنین تصوری ندارم زیرا چنانچه نظر ایشان درست باشد، اینک باید در تمام مناطق آذربایجان طرحهایی با این اسلوب بافته شود، ولی انحصاری بودن این نوع نقش و رنگ در هریس، خود دلیلی بر رد نظر ایشان است. ولی تاثیرپذیریهایی نیز در مواردی خاص امکانپذیر است. جالب است به خاطرهای از آقای ادواردز اشاره کنم که خود دلیلی بر ذوق سرشار مردمان هریس است:
چند سال قبل هنگام بازدید از یکی از روستاهای هریس یک تخته قالی غیرمعمولی با طرحی زیبا بر یکی از دارهای قالی بافی نظرم را جلب کرد. از بافنده تقاضا کردم نقشه آن را به من نشان دهد. وی با حجب فراوان از جعبهای که در گوشه کارگاه بود دستمالی مربع نظیر دستمالهایی که در منچستر برای صدور به کشورهای مشرق زمین تهیه میکنند بیرون آورد. حاشیه آن از گل و بوته تشکیل گردیده بود با ترنجی از گل و لچکهایی که در گوشه قرار داشت. در این نقوش، دو رنگ سفید و قرمز بکار رفته بود. زن قالیباف با این سرمشق (الگوی نامناسب)، قالی قابل تحسین و کاملی در چندین رنگ مختلف بافته بود. طرح لچک ترنجی کاملا صحیح و با فواصل مناسب در این قالی ظاهر گردیده بود، ولی باز کلیه خطوط طرح به شکل شکسته بکار رفته بود.
طرحهای رایج منطقه عبارتند از : تاجری / صبوری / رزگل / حیاط گل / صمدخان / غلط نقشه (هرنوع طرحی که برای اولین بار ارائه شود و متداول بازار نباشد ، اصطلاح غلط نقشه بکار میرود) / چلنگری و افشان و . . .
بافندگان هریس یک مهارت خاص نیز در بافت از روی نقشه دارند که نظیر آن تنها در مرکز قالی بافی اوشاک (بچه) واقع در ترکیه قابل مشاهده است. در این دو منطقه طرحهایی را که بر روی کاغذهای شطرنجی کشیده میشود و یا استادکاری نقشه را میخواند. برای این منظور یک تکه چلوار را به وسیله سنجاق به دیوار مقابل نصب میکنند و با نگاه کردن گاهگاه به آن میتوانند قالی را به هر قطعی که سفارش میدهند، ببافند. این خود مهارتی شگفتانگیز است، مهارتی غریزی و حسی که در اصطلاح محلی (چشنی) نامیده میشوند.
یکی از طرحهای قالی هریس نگاره های هندسی لچک و ترنج با حاشیه معروف به سماوری است که گونه هایی به نام های قاچ خاتون یا داش خاتون / ترنجی کف ساده / حاج عظیمی / ترنجی لوزی صمد خانی و تاجری از انواع آن است.
طرح ترنج در ناحیه هریس، کمتر یک پوده و بیشتر دو پوده به شیوه درشت بافت با گره ترکی که به هنگام پرداخت پرز آن را بلند میچینند و قالی پرگوشت و ضخیمی به دست میدهند.
اکثر بافندگان این ناحیه را بانوان تشکیل میدهند. در تاریخ قالیبافی هریس مشهور است که دختران قبل از اینکه به خانه بخت روند، قالیبافی را در خانه پدری یاد گرفته و با طرحها و خلاقیت ذهنی خود آفریننده نقشهای بدیعی شده و حاصل دستباف خود را که نشانگر ذوق و هنرمندی و فرهنگ این منطقه است، به عنوان جهیزیه به خانه بخت میبرند. با توجه به موارد ذکر شده اکثر بافندگان این منطقه ذهن باف بوده و طرحها و رنگها را سینه به سینه به هم انتقال دادهاند.
آنچه هریس را شهرت جهانی بخشیده است فرش دست بافت هریس میباشد که توسط بانوان و دختران هنرمند هریسی بافته میشود و از لحاظ بافت، رنگ و نقشه منحصر به فرد بوده و از قدیم الایام در بازارهای آمریکایی و اروپایی طرفداران و مشتریان زیاد داشته و دارد.
دقیقاً از چه زمانی هنر قالیبافی در این منطقه رایج گردیده روشن نیست اما آنچه مسلم است تاریخ این صنعت به بیش از هفت قرن میرسد و سنگ نوشته موجود در مسجد روستای باروق که ظاهراً سنگ قبر یک استادکار این هنر میباشد با تاریخ بیش از هفت صد سال دلیلی براین مدعاست.
اما رونق هنر قالی بافی به یک قرن گذشته مربوط میشود که با آمدن عدهای از تجّار معروف فرش به منطقه شروع میگردد.
تجّار اقدام به ایجاد کارگاههای قالی بافی در منطقه با طرحها و نقشههای نوین و متنوع مینمایند که در این برهه مردم منطقه اقدام به بافتن قالیهای زربافت نیز مینمایند و با دایرشدن نمایندگی شرکت فرش ایران در هریس با نام «شرکت فرش ایران شعبه گوراوان» فرش هریس رونق بیشتری میگیرد.
قالی هریس اثر خطوط شکسته و رنگ و طرح فرش هریس، حکایتی است از ورای درخشش صدها نقش و نگار چشم نواز، که بیتابانه حکایت عشق را در محراب هنر نجوا میکند، و هریس آذربایجان، این گهواره قالی بافی، که در هر گوشهایی از آن، دل عاشق طراحی و یا سر انگشتان بافندهایی سبب آفرینش هنر زرین میشود که چشم و دل هر بینندهایی را ارضا وعاشق خود میکند. هریس به سبب بافت طرحهای متنوع و دلپذیر گوی سبقت را از دیگر مراکز فرش بافی ربوده است. فرش ترکی باف هریس به جهت دارا بودن نقوش هندی طالبین بسیاری در کشورهای خارجی دارد.